per
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
دوفصلنامه مطالعات دین، معنویت و مدیریت
2981-1171
1393-08-01
3
6
7
26
1161
scientific
بررسی توجه به جایگاه شاخصههای مدیریت اسلامی در انتخاب مدیران مدارس (مطالعه موردی شهرستان دیواندره)
Evaluation of Considering the Status of Islamic Management Indices in Selection and Appointment of School Managers
(A case study about Divandarreh City of Iran)
جواد آقامحمدی
javad_am_59@yahoo.com
1
دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی دانشگاه علامه طباطبایی، و اشتغال در آموزش و پرورش کردستان
هدف پژوهش حاضر بررسی توجه به جایگاه شاخصههای مدیریت اسلامی در انتخاب مدیران مدارس شهرستان دیواندره است. روش پژوهش در محدوده روشهای توصیفی−پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر همه دبیران و معلمان مقاطع مختلف تحصیلیاند و نمونه آماری تعداد 278 نفر از ایشان هستند که با استفاده از روش تصادفی طبقهای انتخاب شدهاند. ابزار اندازهگیری تحقیق، به جز منابع کتابخانهای از پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش نظرها استفاده شده است. روش تجزیه و تحلیل دادهها به دو صورت توصیفی و استنباطی (t) بوده است. مبنای نظری تحقیق مبتنی بر آیات و روایات و سند ارزشمند نهجالبلاغه میباشد. یافتههای پژوهش نشان میدهند که در انتخاب مدیران مدارس به شاخصههای ارزشمداری، حسن شهرت، مهارت و تخصص مدیران کمتر توجه شده است و دبیران و معلمان آنها را در حد نامطلوبی ارزیابی کردهاند. این در حالی است که از دید آنان مدیران مدارس از شاخصههای برجستهای چون وجدان کاری و انضباط اداری، اجتماعی و اقتصادی برخوردارند و در انتخاب مدیران مدارس به این مؤلفهها توجه کافی شده است.
هدف پژوهش حاضر بررسی توجه به جایگاه شاخصههای مدیریت اسلامی در انتخاب مدیران مدارس شهرستان دیواندره است. روش پژوهش در محدوده روشهای توصیفی−پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر همه دبیران و معلمان مقاطع مختلف تحصیلیاند و نمونه آماری تعداد 278 نفر از ایشان هستند که با استفاده از روش تصادفی طبقهای انتخاب شدهاند. ابزار اندازهگیری تحقیق، به جز منابع کتابخانهای از پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش نظرها استفاده شده است. روش تجزیه و تحلیل دادهها به دو صورت توصیفی و استنباطی (t) بوده است. مبنای نظری تحقیق مبتنی بر آیات و روایات و سند ارزشمند نهجالبلاغه میباشد. یافتههای پژوهش نشان میدهند که در انتخاب مدیران مدارس به شاخصههای ارزشمداری، حسن شهرت، مهارت و تخصص مدیران کمتر توجه شده است و دبیران و معلمان آنها را در حد نامطلوبی ارزیابی کردهاند. این در حالی است که از دید آنان مدیران مدارس از شاخصههای برجستهای چون وجدان کاری و انضباط اداری، اجتماعی و اقتصادی برخوردارند و در انتخاب مدیران مدارس به این مؤلفهها توجه کافی شده است.
https://rsm.rihu.ac.ir/article_1161_df9a56e2a0bcbf0fd765770e3d576e99.pdf
مدیریت
مدیریت اسلامی
مؤلفههای مدیریت اسلامی
مدیران مدارس
Management
Islamic Management
Indices of Islamic Management
School Principals
per
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
دوفصلنامه مطالعات دین، معنویت و مدیریت
2981-1171
1393-08-01
3
6
27
52
1162
scientific
تبیین انگارۀ سازمان تقوامحور از منظر اسلام
Explaining the Idea of Taqwa (Virtue) based Organizations in the View of Islam
علی اصغر سعدآبادی
1
دانشجوی دکتری سیاستگذاری علم و فنّاوری دانشکده علوم و فنون نوین دانشگاه تهران
سازمانها بسیاری از صفات و ویژگیهای خود را وامدار صفات و ویژگیهای انسانی هستند؛ در این میان، انگاره سازمان تقوامحور، با بهرهگیری از مبانی اعتقادی متفاوت از سازمانهای روزمره کنونی، میتواند در جامعه نقش برجستهای ایفا کند و جامعه انسانی را در دستیابی به اهداف اصیل خود یاری رساند. آن چیزی که وجه تمایز سازمانهای تقوامحور از سازمانهای دیگر است، نوع هستیشناسی و جهانبینی حاکم بر آنهاست. با توجه به ویژگیهای تصویر شدۀ سازمانهای تقوامحور و پیامدهای مطلوب مادی و معنوی آن، به نظر میآید که میتوان این انگاره را بهعنوان سازمانهای مطلوب در فرهنگهای توحیدی پذیرفت و با توجه به پستمدرنیسم حاکم بر فضای علمی، آن را بهعنوان نظریهای فرازمانی و فرامکانی ترویج داد؛ چراکه این پژوهش با اعتقاد بر این گزاره صورت گرفته است که بیان و ترویج انگاره سازمان تقوامحور، به توسعه معنویت و اخلاق در فضای بین سازمانی جامعه کمک میکند. بر این اساس، تلاش شده است تا در ابتدا با کاربست سطح تحلیل سازمان در جامعۀ انسانی، کژکارکردهای سازمان بیان شود و سپس با بهرهگیری از تفکر سازمانی، ضمن تبیین مفروضات بنیادین سازمانهای متمایل به تقوامحوری با تکنیک دلفی فازی و روش توصیفی−تحلیلی از نوع تحلیل محتوا، کارکردها و ویژگیهای منحصر به فرد آنها در قالب مدل آسیبشناسی سه شاخگی در سه شاخه محتوایی، ساختاری و زمینهای نیز مورد توجه قرار گیرد.
سازمانها بسیاری از صفات و ویژگیهای خود را وامدار صفات و ویژگیهای انسانی هستند؛ در این میان، انگاره سازمان تقوامحور، با بهرهگیری از مبانی اعتقادی متفاوت از سازمانهای روزمره کنونی، میتواند در جامعه نقش برجستهای ایفا کند و جامعه انسانی را در دستیابی به اهداف اصیل خود یاری رساند. آن چیزی که وجه تمایز سازمانهای تقوامحور از سازمانهای دیگر است، نوع هستیشناسی و جهانبینی حاکم بر آنهاست. با توجه به ویژگیهای تصویر شدۀ سازمانهای تقوامحور و پیامدهای مطلوب مادی و معنوی آن، به نظر میآید که میتوان این انگاره را بهعنوان سازمانهای مطلوب در فرهنگهای توحیدی پذیرفت و با توجه به پستمدرنیسم حاکم بر فضای علمی، آن را بهعنوان نظریهای فرازمانی و فرامکانی ترویج داد؛ چراکه این پژوهش با اعتقاد بر این گزاره صورت گرفته است که بیان و ترویج انگاره سازمان تقوامحور، به توسعه معنویت و اخلاق در فضای بین سازمانی جامعه کمک میکند. بر این اساس، تلاش شده است تا در ابتدا با کاربست سطح تحلیل سازمان در جامعۀ انسانی، کژکارکردهای سازمان بیان شود و سپس با بهرهگیری از تفکر سازمانی، ضمن تبیین مفروضات بنیادین سازمانهای متمایل به تقوامحوری با تکنیک دلفی فازی و روش توصیفی−تحلیلی از نوع تحلیل محتوا، کارکردها و ویژگیهای منحصر به فرد آنها در قالب مدل آسیبشناسی سه شاخگی در سه شاخه محتوایی، ساختاری و زمینهای نیز مورد توجه قرار گیرد.
https://rsm.rihu.ac.ir/article_1162_6714860c45ef3d5bba00c0e969a38b98.pdf
تقوا
سازمان
رفتارهای فرانقش
دلفی فازی
عقلانیت ابزاری
عقلانیت جوهری
Taqwa (virtue)
organization
Beyond Role Behaviors
Fuzzy Delphi Method
instrumental rationality
substantive rationality
per
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
دوفصلنامه مطالعات دین، معنویت و مدیریت
2981-1171
1393-08-01
3
6
53
87
1235
scientific
الگوی مفهومی تفکر استراتژیک در کسب و کارها از دیدگاه امام علی در نهجالبلاغه
Conceptual Pattern of Strategic Thinking in Business from the Viewpoint of Imam Ali (A.S.) in Nahjolbalagheh
علیاصغر شیرهپز آرانی
shirepaz58@gmail.com
1
میرزا حسن حسینی
ri.hosseini@yahoo.com
2
محمد محمودی میمندی
drmahmoudim@yahoo.com
3
محمدتقی امینی
m_amini@pnu.ac.ir
4
دانشجوی دکتری مدیریت بازرگانی دانشگاه پیام نور
دانشیار دانشگاه پیام نور
استادیار دانشگاه پیام نور
دانشیار دانشگاه پیام نور
بسیاری از پژوهشهای مدیریتی به اهمیت قابلیت تفکر استراتژیک برای مدیران اشاره کردهاند؛ اما موضوعی که کمترین توجه بدان شده، حلقۀ ارتباطی تفکر استراتژیک و ارزشهاست، حلقهای که ارزشهای اخلاقی را با منطق تجاری پیوند میدهد. هدف از نگارش مقاله حاضر ترسیم و تعریف چارچوب مفهومی برای تبیین ارتباط اصول اخلاقی و تفکر استراتژیک است. این پژوهش با روش تحلیل محتوا به بررسی و تحلیل مفاهیم همسو با کسب و کار در نهجالبلاغه و دریافت نکات مهم و میزان اهمیت و تنوع آنها راهنمای ما در درک ارتباط اخلاق و تفکر استراتژیک خواهد بود. در مدل مستخرج از نهجالبلاغه، حضرت علیj مبتنی بر رویکردی متعالی به کسب و کار، افزونبر نگرش مادی، نگرشی الهی به کسب و کار بخشیده است. در این مدل مبتنی بر ارزشهای بنیادین کسب و کار، شاخصهای اخلاقی مؤثر بر کسب و کار ارائه میشود و سرانجام مؤلفههای تفکر در کسب و کار بر مبنای نهجالبلاغه ارائه شده است. اثربخشی تفکر استراتژیک، نیازمند ارائه الگویی است که مؤلفههای تفکر استراتژیک را در تعامل کامل با ارزشهای اخلاقی ارائه کند و افزونبر فرایند، محتوای اخلاقی نیز داشته باشد.
بسیاری از پژوهشهای مدیریتی به اهمیت قابلیت تفکر استراتژیک برای مدیران اشاره کردهاند؛ اما موضوعی که کمترین توجه بدان شده، حلقۀ ارتباطی تفکر استراتژیک و ارزشهاست، حلقهای که ارزشهای اخلاقی را با منطق تجاری پیوند میدهد. هدف از نگارش مقاله حاضر ترسیم و تعریف چارچوب مفهومی برای تبیین ارتباط اصول اخلاقی و تفکر استراتژیک است. این پژوهش با روش تحلیل محتوا به بررسی و تحلیل مفاهیم همسو با کسب و کار در نهجالبلاغه و دریافت نکات مهم و میزان اهمیت و تنوع آنها راهنمای ما در درک ارتباط اخلاق و تفکر استراتژیک خواهد بود. در مدل مستخرج از نهجالبلاغه، حضرت علیj مبتنی بر رویکردی متعالی به کسب و کار، افزونبر نگرش مادی، نگرشی الهی به کسب و کار بخشیده است. در این مدل مبتنی بر ارزشهای بنیادین کسب و کار، شاخصهای اخلاقی مؤثر بر کسب و کار ارائه میشود و سرانجام مؤلفههای تفکر در کسب و کار بر مبنای نهجالبلاغه ارائه شده است. اثربخشی تفکر استراتژیک، نیازمند ارائه الگویی است که مؤلفههای تفکر استراتژیک را در تعامل کامل با ارزشهای اخلاقی ارائه کند و افزونبر فرایند، محتوای اخلاقی نیز داشته باشد.
https://rsm.rihu.ac.ir/article_1235_855e30bb8e45e7ee5690eff929c9a449.pdf
امام علی
اخلاق
تفکر استراتژیک
نهجالبلاغه
Imam Ali (A.S.)
Ethics
Strategic Thinking
Nahjolbalagheh
per
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
دوفصلنامه مطالعات دین، معنویت و مدیریت
2981-1171
1393-08-01
3
6
89
109
1236
scientific
بررسی تطبیقی مفهوم کایزن در منابع اسلامی
Comparative Study of Kaizen in Islamic sources
روحاﷲ تولایی
tavallaee.r@gmail.com
1
حسین رجب دری
hosrado@gmail.com
2
استادیار دانشگاه شهید بهشتی
دانشجوی کارشناسی ارشد حسابداری، مؤسسه آموزش عالی غیرانتفاعی حافظ، شیراز
کایزن یا بهبود مستمر کارها، از الگوهای مدیریتی ایجاد شده از سوی ژاپنیهاست که با هدف تلاش بیوقفه و مستمر طراحی شده است. مقاله پیشرو با بررسی ابعاد اسلامی مستتر در مدیریت کایزن در زمینه پیشرفت مداوم و منع درجا زدن، دستورالعملهای ارائه شده در روایات پیامبرn و امامان معصومb و الگوبرداری از رفتار ایشان در این زمینه را مورد بررسی قرار میدهد. تحقیق حاضر از نظر هدف توسعهای بوده و با روش توصیفی−تحلیلی انجام شده است. به منظور گردآوری اطلاعات از روش مطالعات کتابخانهای از ابزار فیشبرداری و طبقهبندی گزارهها استفاده شده است. در این مقاله تلاش شده است تا حد امکان اصول کایزن در منابع اسلامی بررسی شود و منابع مرتبط با این مفهوم استخراج و تحلیل شود تا بتوان افزون بر فهم دقیقتر و کاملتر آن، دیدگاه منابع اسلامی در این زمینه را تبیین کرد و به کار بست. با این حال، کایزن نمونه اجرا شدهای از یک دستورالعمل اسلامی است. دقت در این موضوع اثبات میکند که دانشمندان علوم اسلامی باید توجه ویژهای به دستورالعملهای ظریف اسلام برای بهکارگیری آن در سطوح مختلف مدیریتی بنمایند و با حضور پررنگتر در حوزههای مختلف، برای استخراج علوم از مباحث اسلامی، برنامهریزی و تلاش نمایند.
کایزن یا بهبود مستمر کارها، از الگوهای مدیریتی ایجاد شده از سوی ژاپنیهاست که با هدف تلاش بیوقفه و مستمر طراحی شده است. مقاله پیشرو با بررسی ابعاد اسلامی مستتر در مدیریت کایزن در زمینه پیشرفت مداوم و منع درجا زدن، دستورالعملهای ارائه شده در روایات پیامبرn و امامان معصومb و الگوبرداری از رفتار ایشان در این زمینه را مورد بررسی قرار میدهد. تحقیق حاضر از نظر هدف توسعهای بوده و با روش توصیفی−تحلیلی انجام شده است. به منظور گردآوری اطلاعات از روش مطالعات کتابخانهای از ابزار فیشبرداری و طبقهبندی گزارهها استفاده شده است. در این مقاله تلاش شده است تا حد امکان اصول کایزن در منابع اسلامی بررسی شود و منابع مرتبط با این مفهوم استخراج و تحلیل شود تا بتوان افزون بر فهم دقیقتر و کاملتر آن، دیدگاه منابع اسلامی در این زمینه را تبیین کرد و به کار بست. با این حال، کایزن نمونه اجرا شدهای از یک دستورالعمل اسلامی است. دقت در این موضوع اثبات میکند که دانشمندان علوم اسلامی باید توجه ویژهای به دستورالعملهای ظریف اسلام برای بهکارگیری آن در سطوح مختلف مدیریتی بنمایند و با حضور پررنگتر در حوزههای مختلف، برای استخراج علوم از مباحث اسلامی، برنامهریزی و تلاش نمایند.
https://rsm.rihu.ac.ir/article_1236_961324828ed6a3c3489da94a5cacca32.pdf
کایزن
بهبود مستمر
منابع اسلامی
مدیریت اسلامی
Kaizen
Continuous Improvement
Islamic sources
Islamic Management
per
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
دوفصلنامه مطالعات دین، معنویت و مدیریت
2981-1171
1393-08-01
3
6
111
138
1237
scientific
بررسی مقایسهای مدیریت تعارض از دیدگاه اسلام و سایر مکاتب علمی
Comparative Study of Conflict Management from the Viewpoint of Islam and Other Scientific Schools
افشین میری
afshinmiri34@yahoo.com
1
پروانه ولوی
parvanehvalavi@yahoo.com
2
مریم شیخ آزادی
m.azadi@gmail.com
3
کارشناس ارشد مدیریت آموزشی دانشگاه شهید چمران اهواز
استادیار دانشگاه شهید چمران اهواز
کارشناس علوم اجتماعی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر
هدفِ پژوهش حاضر، بررسی مفهوم تعارض و مدیریت آن از منظر اسلام و سایر مکاتب از یک سو و دیدگاههای مختلف مدیریت و یافتن وجوه اشتراک و افتراق آنها با دیدگاه اسلامی از سوی دیگر است. روش تحقیق حاضر به صورت کتابخانهای با بهرهبرداری از منابع گوناگون در این زمینه و به شیوه عقلی و نقلی انجام یافته است. نتایج پژوهش پیشرو به شرح ذیل میباشد: سه نگرش عمده، درباره تعارض میان مکتبهای مختلف وجود دارد. دیدگاه اول، سنتی و بر این باور است که تعارض در آغاز امری مخرّب بوده است و باید از آن اجتناب کرد؛ دیدگاه دوم، به مکتب روابط انسانی تعلق دارد و معتقد است، تعارض امری طبیعی و اجتنابناپذیر است و دیدگاه آخر، به صورت تعاملی دو نوع تعارض کارکردی و غیرکارکردی (مثبت ومنفی) دارد و حتی در موقعیتهایی نیاز است که مدیران نسبت به ایجاد تعارض اقدام کنند. در واقع هر کدام از دیدگاههای یادشده، در مقاطعی دچار افراط و تفریط در زمینه تعارض شدهاند. مکتب اسلام دیدگاه متعادلی نسبت به پدیده تعارض بیان داشته است و با وجود اعتقاد به دو نوع نگرش مثبت و منفی در این زمینه، تأکید میکند که مرز بین تعارضهای مثبت و منفی به عواملی همچون نیت افراد، توانایی اشخاص، نوع موضوع و مهمتر از همه موقعیت تعارض بستگی دارد.
هدفِ پژوهش حاضر، بررسی مفهوم تعارض و مدیریت آن از منظر اسلام و سایر مکاتب از یک سو و دیدگاههای مختلف مدیریت و یافتن وجوه اشتراک و افتراق آنها با دیدگاه اسلامی از سوی دیگر است. روش تحقیق حاضر به صورت کتابخانهای با بهرهبرداری از منابع گوناگون در این زمینه و به شیوه عقلی و نقلی انجام یافته است. نتایج پژوهش پیشرو به شرح ذیل میباشد: سه نگرش عمده، درباره تعارض میان مکتبهای مختلف وجود دارد. دیدگاه اول، سنتی و بر این باور است که تعارض در آغاز امری مخرّب بوده است و باید از آن اجتناب کرد؛ دیدگاه دوم، به مکتب روابط انسانی تعلق دارد و معتقد است، تعارض امری طبیعی و اجتنابناپذیر است و دیدگاه آخر، به صورت تعاملی دو نوع تعارض کارکردی و غیرکارکردی (مثبت ومنفی) دارد و حتی در موقعیتهایی نیاز است که مدیران نسبت به ایجاد تعارض اقدام کنند. در واقع هر کدام از دیدگاههای یادشده، در مقاطعی دچار افراط و تفریط در زمینه تعارض شدهاند. مکتب اسلام دیدگاه متعادلی نسبت به پدیده تعارض بیان داشته است و با وجود اعتقاد به دو نوع نگرش مثبت و منفی در این زمینه، تأکید میکند که مرز بین تعارضهای مثبت و منفی به عواملی همچون نیت افراد، توانایی اشخاص، نوع موضوع و مهمتر از همه موقعیت تعارض بستگی دارد.
https://rsm.rihu.ac.ir/article_1237_29f0e2695b3cc12e41ffc5027bc3bba5.pdf
تعارض
مدیریت تعارض
مدیریت اسلامی
Conflict
Conflict Management
Islamic Management
per
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
دوفصلنامه مطالعات دین، معنویت و مدیریت
2981-1171
1393-08-01
3
6
139
162
1238
scientific
مفهومپردازی معنویت سازمانی از منظر نهجالبلاغه: کاربست استراتژی نظریه دادهبنیاد
Conceptualization of Organizational Spirituality from the Perspective of Nahjolbalagheh through Using Grounded Theory Strategy
مهدی محمدی
m48r52@gmail.com
1
قاسم سلیمی
salimi.shu@gmail.com
2
زینب پیروی نژاد
z.p2217@gmail.com
3
دکترای تخصصی برنامهریزی درسی، دانشیار بخش مدیریت و برنامهریزی آموزشی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شیراز
دکترای تخصصی مدیریت آموزش عالی، دانشیار بخش مدیریت و برنامهریزی آموزشی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شیراز
دانشجوی دکترای رشته مدیریت آموزشی، بخش مدیریت و برنامهریزی آموزشی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شیراز
پژوهش حاضر با هدف تدوین نظریه معنویت سازمانی از منظر نهجالبلاغه، با استفاده از استراتژی پژوهشی نظریه دادهبنیاد متنی به انجام رسید. بدین منظور، خطبهها، نامهها و حکمتهای کتاب ارزشمند نهجالبلاغه بررسی و نمونه عبارتهای در ارتباط با مبحث معنویت سازمانی از نهجالبلاغه استخراج شدند. پس از بررسی و دقت نظر در این عبارتها، با محور قرار دادن مشخصههای مشترک بین آنها، مضمونهای پژوهش در 21 عنوان گردآوری شدند. در نهایت با در نظر گرفتن این مضمونها و زیر شاخۀ هریک، به تدوین نظریۀ معنویت سازمانی از دیدگاه نهجالبلاغه براساس مدل طرح نظاممند نظریه دادهبنیاد، مشتمل بر مقوله کانونی (خدامحوری)، عوامل علّی (اعتقاد، عمل و خودشناسی)، راهبردها و تعاملات (راهبردهای آموزش و بهسازی، نظارت و مشاوره)، زمینه یا بستر (قانونمداری)، شرایط مداخلهگر (خودسازی و توان مدیریتی) و پیامدها (تعهد، تعامل سازنده، عدالت سازمانی و عدالت اجتماعی)، پرداخته شد. با توجه به اهمیت بومیسازی نظریهها و گفتمانهای مدیریت و تأکید بر مدیریت اسلامی جهت جلوگیری از بروز تضاد و تعارض در مبانی اعتقادی و عملی مدیران و کارکنان سازمانی، یافتههای حاصل از این پژوهش میتواند افزونبر توسعه دانش نظری و بومی موجود، به روشهای گوناگون، مبنایی برای سنجش معنویت و کاربرد آن در سازمانها قرار گیرد.
پژوهش حاضر با هدف تدوین نظریه معنویت سازمانی از منظر نهجالبلاغه، با استفاده از استراتژی پژوهشی نظریه دادهبنیاد متنی به انجام رسید. بدین منظور، خطبهها، نامهها و حکمتهای کتاب ارزشمند نهجالبلاغه بررسی و نمونه عبارتهای در ارتباط با مبحث معنویت سازمانی از نهجالبلاغه استخراج شدند. پس از بررسی و دقت نظر در این عبارتها، با محور قرار دادن مشخصههای مشترک بین آنها، مضمونهای پژوهش در 21 عنوان گردآوری شدند. در نهایت با در نظر گرفتن این مضمونها و زیر شاخۀ هریک، به تدوین نظریۀ معنویت سازمانی از دیدگاه نهجالبلاغه براساس مدل طرح نظاممند نظریه دادهبنیاد، مشتمل بر مقوله کانونی (خدامحوری)، عوامل علّی (اعتقاد، عمل و خودشناسی)، راهبردها و تعاملات (راهبردهای آموزش و بهسازی، نظارت و مشاوره)، زمینه یا بستر (قانونمداری)، شرایط مداخلهگر (خودسازی و توان مدیریتی) و پیامدها (تعهد، تعامل سازنده، عدالت سازمانی و عدالت اجتماعی)، پرداخته شد. با توجه به اهمیت بومیسازی نظریهها و گفتمانهای مدیریت و تأکید بر مدیریت اسلامی جهت جلوگیری از بروز تضاد و تعارض در مبانی اعتقادی و عملی مدیران و کارکنان سازمانی، یافتههای حاصل از این پژوهش میتواند افزونبر توسعه دانش نظری و بومی موجود، به روشهای گوناگون، مبنایی برای سنجش معنویت و کاربرد آن در سازمانها قرار گیرد.
https://rsm.rihu.ac.ir/article_1238_c6a80a32edc3e8146b3e52619e7574a2.pdf
مدیریت اسلامی
معنویت سازمانی
نهج البلاغه
نظریه دادهبنیاد
Islamic Management
Organizational Spirituality
Nahjolbalagheh
grounded theory
per
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
دوفصلنامه مطالعات دین، معنویت و مدیریت
2981-1171
1393-08-01
3
6
163
180
1239
scientific
تبیین مفهوم مشارکت شهروندی در مدیریت شهری از دیدگاه علامه طباطبایی
Explaining the Concept of Citizen Participation in Urban Management from the Viewpoint of Allameh Tabatabai
جواد رحمانی
j.rahmani@tabriziau.ac.ir
1
محمدتقی پیربابایی
pirbabaei@tabriziau.ac.ir
2
مرتضی شجاری
shajari@tabrizu.ac.ir
3
دانشجوی دکتری شهرسازی اسلامی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز
دانشجوی دکتری شهرسازی اسلامی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز
دانشیار گروه فلسفه، دانشگاه تبریز
مفهوم مشارکت در مدیریت شهری از مباحث مهم و پرچالش شهرسازی است. مدیریت شهری ایران در ارتباط متقابل و ارگانیک با برنامهریزی شهری نیست. متأسفانه در کشور ما بیشتر اقدامهای مدیریت شهری، از بالا و از بیرون انجام شده که اکنون نیاز به حرکتی از پایین و از درون، برای بومیشدن آنهاست. با توجه به پتانسیلها و همچنین چالشهای پیش روی مشارکت مردم در ایران و وجود اشخاصی همچون علامه طباطباییe که در این زمینه اظهار نظر جامع و کاملی دارند؛ میتوان از وجود چنین افرادی برای بومیسازی مفهوم مشارکت در ایران بهره جست. به همین منظور در پژوهش حاضر ابتدا به تحلیل و بررسی نقش مشارکت در مدیریت شهری پرداختهایم و در ادامه با استفاده از نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطباییe (استخدام، اجتماع و عدالت؛ مُلک اجتماعی؛ شورا؛ رئالیسم تعاملی و ولایت جامعه اسلامی) به تبیین نظریههای علامه طباطباییe در مورد مشارکت شهروندان و نقش آنان در حکومت از نظر علامه طباطباییe اشاره کردهایم. سپس نقش حکومت در جامعۀ اسلامی را بیان نمودهایم و به این نتیجه رسیدیم که از دیدگاه علامه طباطباییe، مشارکت شهروندان در مدیریت شهر امری اجتنابناپذیر است و مدیر شهر نمیتواند بدون مشورت گرفتن از گروههای ذینفع و صاحب نفوذ که اصلیترین آنها مردم و شهروندان هستند، اقدام به تصمیمگیری، قانونگذاری و اجرا کند و حتی خود بر کار خودش نظارت داشته باشد.
مفهوم مشارکت در مدیریت شهری از مباحث مهم و پرچالش شهرسازی است. مدیریت شهری ایران در ارتباط متقابل و ارگانیک با برنامهریزی شهری نیست. متأسفانه در کشور ما بیشتر اقدامهای مدیریت شهری، از بالا و از بیرون انجام شده که اکنون نیاز به حرکتی از پایین و از درون، برای بومیشدن آنهاست. با توجه به پتانسیلها و همچنین چالشهای پیش روی مشارکت مردم در ایران و وجود اشخاصی همچون علامه طباطباییe که در این زمینه اظهار نظر جامع و کاملی دارند؛ میتوان از وجود چنین افرادی برای بومیسازی مفهوم مشارکت در ایران بهره جست. به همین منظور در پژوهش حاضر ابتدا به تحلیل و بررسی نقش مشارکت در مدیریت شهری پرداختهایم و در ادامه با استفاده از نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطباییe (استخدام، اجتماع و عدالت؛ مُلک اجتماعی؛ شورا؛ رئالیسم تعاملی و ولایت جامعه اسلامی) به تبیین نظریههای علامه طباطباییe در مورد مشارکت شهروندان و نقش آنان در حکومت از نظر علامه طباطباییe اشاره کردهایم. سپس نقش حکومت در جامعۀ اسلامی را بیان نمودهایم و به این نتیجه رسیدیم که از دیدگاه علامه طباطباییe، مشارکت شهروندان در مدیریت شهر امری اجتنابناپذیر است و مدیر شهر نمیتواند بدون مشورت گرفتن از گروههای ذینفع و صاحب نفوذ که اصلیترین آنها مردم و شهروندان هستند، اقدام به تصمیمگیری، قانونگذاری و اجرا کند و حتی خود بر کار خودش نظارت داشته باشد.
https://rsm.rihu.ac.ir/article_1239_7c324d190fdc096ca282728fe084712c.pdf
مشارکت
مدیریت شهری
اسلامی
علامه طباطبایی
Participation
Urban Management
Islamic
Allameh Tabatabai